استراتژی کرمیلن در مدیترانه شرقی ترکیبی از منافع سه گانه سیاسی، ژئوپلتیکی و انرژی است. مبنای اصلی حضور روسیه در مدیترانه شرقی جلوگیری از گسترش ناتو و آمریکا به مرزهای خود و حفظ استراتژی «قدرت بزرگ» است
پایگاه رهنما :
مدیترانه شرقی در سالهای اخیر شاهد سریعترین تحولات و تغییرات بوده که گاهی بازیگران این منطقه که هم پیمانان قدیمی نیز بوده اند تا مرز درگیری نظامی پیش رفته اند. از بین بازیگران فراساحلی مدیترانه شرقی، وزن روسیه در حال افزایش است. مسکو در تلاش جدی است تا در مدیترانه شرقی نقش محوری داشته باشد و تعیین کننده قواعدبازی درآینده این منطقه باشد.
محیط استراتژیک در مدیترانه شرقی
در یک چشم انداز کلی دریای مدیترانه به دلیل اهمیت ژئوپلتیکی و همچنین دارا بودن منابع نفت و گاز مورد توجه ویژه کشورهای ساحلی و همچنین برخی کشورهای فراساحلی شده است. مدیترانه دریایی نیمه محصور است که با ۲۱ کشور احاطه شده است. اکثر کشورهای ساحلی دریای سرزمینی خود را مشخص کرده اند (به جزمنطقه بین ترکیه و یونان)، اما وضعیت حقوقی مناطق انحصاری اقتصادی و ماهیگیری هنوز کاملا مشخص نشده است.
رژیم حقوقی دریای مدیترانه به دلایل مختلفی مانند مستعمره بودن برخی از کشورهای ساحلی در گذشته، وجود جزایر متعدد، اختلافات دوجانبه مانند اختلافات یونان وترکیه در قبرس، اختلافات بین مراکش و اسپانیا، اختلافات تنگه جبل الطارق بین اسپانیا و انگلستان، هنوز به صورت کامل مورد توافق همه کشورها قرار نگرفته است.
اما مدیترانه شرقی از زمان جنگ سرد نیز کانون رقابت ژئوپلتیکی میان دو بلوک شرق و غرب بوده است. پس ازفروپاشی شوروی حضور آمریکا در این منطقه تقویت شد. اما از سال ۲۰۱۲ به بعد، با شروع دوره دوم ریاست جمهوری اوباما و تمرکز آمریکا بر شرق، عملا محیط استراتژیک در مدیترانه شرقی همانند خاورمیانه در حال تغییر است و روسیه از این خلا قدرت آمریکا نهایت استفاده را نمود تا علائق ژوپلتیکی قدیم خود را دنبال کند.
روسیه تا قبل از حمله آمریکا به عراق تلاش چندانی برای گسترش قدرت خود فراتر از مرزهای «خارج نزدیک» نمیدید. اما پس از حمله ناموجه آمریکا به عراق، کرملین انفعال در خاورمیانه یا شرق مدیترانه را به مثابه قبول گسترش مرزهای ناتو و غرب به ضرر منافع حیاتی خود ارزیابی میکند.
از سوی دیگر در حالی که حضور مستقیم آمریکا در مدیترانه شرقی کمرنگ میشود، واشنگتن به دنبال تقویت محور قبرس، مصر و رژیم صهونیستی در مدیترانه شرقی در برابر محور ترکیه و روسیه است؛ بنابراین محیط استراتژیک در مدیترانه شرقی به صورت آهسته و پیوسته درحال تبدیل به قطب بندیهای سیاسی و نظامی با محوریت روسیه و آمریکاست. روسیه منافع حیاتی خود را در این منطقه جستجو میکند درحالی که آمریکا با درک از خود به عنوان هژمون به دنبال نگه داشتن جای پایی برای مواقع بحران و مهار روسیه است.
استراتژی روسیه در مدیترانه شرقی
استراتژی کرمیلن در مدیترانه شرقی ترکیبی از منافع سه گانه سیاسی، ژئوپلتیکی و انرژی است. مبنای اصلی حضور روسیه در مدیترانه شرقی جلوگیری از گسترش ناتو و آمریکا به مرزهای خود و حفظ استراتژی «قدرت بزرگ» است؛ بنابراین مسکو در قدم اول به دنبال تثبیت حضور ژئوپلتیک خود در مدیترانه شرقی است. در این راستا دو پایگاه مهم طرسوس و لاذقیه را در غرب سوریه برای حضور ژئوپلتیک در مدیترانه شرقی تاسیس نموده و به دنبال مذاکره با سایر کشورها برای پایگاههای بیشتر در مدیترانه شرقی است.
هدف دیگری که مسکو در مدیترانه شرقی دنبال میکند، ایجاد شکاف بین اعضای ناتو است. پوتین به خوبی توانست در بحران سوریه، همسویهایی بین مسکو و آنکارا ایجاد کند که عملا منجر به تضعیف نقش اروپا و آمریکا در سوریه شد. از سوی دیگر با قرارداد فروش اس -۴۰۰ به عنوان یکی از استراتژیکترین تسلیحات صادراتی روسیه به ترکیه، وابستگی نظامی ترکیه به ناتورا کاهش دهد. یونان به عنوان یکی ازاعضای ناتو و کشورهای ساحلی مدیترانه شرقی از جایگاه مهمی برای روسیه برخوردار است و جزو کشورهایی هست که مسکو میکوشد روابط آن با ناتو را سست کند.
در سال ۲۰۱۵ که «آلکسیس سیپراس» ازحزب سیریزیا برنده انتخابات ریاست جمهوری شد امیدهایی برای برچیده شدن پایگاههای ناتو دریونان که حزب سیریزیا در شعارهای انتخاباتی وعده داده بود شکل گرفت. اما ائتلاف این حزب با راستگرایان مانع تحقق این مساله شد. با این حال «سیپراس» بیشترین همسویی را با روسیه نشان داد. روسیه در برابر بحران مالی یونان به دنبال رقابت با بستههای کمک اقتصادی اروپا بود. اگر چه روسیه توان اقتصادی چنین کمکهایی را نداشت، اما با استفاده از خط لوله «جریان ترک» به دنبال نزدیک نمودن یونان به مسکو است. براساس گزارش هفته نامه اشپیگل یونان میتواند بین ۳ تا ۵ میلیارد یورو برای حقوق ترانزیت گاز روسیه دریافت کند. از سوی دیگر روسیه توانست سامانههای اس ۳۰۰ را به یونان بفروشد این مساله در تمایل ترکیه به خرید اس ۴۰۰ و رقابت این دو عضو ناتو در خرید تجهیزات روسی موثر افتاد.
کرملین درمورد قبرس نیز سیاستی شبیه یونان و ترکیه را دنبال میکند. از زمان شوروی سابق، فروش تسلیحات به قبرس شروع شده بود. سرمایه گذاریهای روسیه در قبرس بیشتر از زمان بحران سوریه افزایش یافته است. یک چهارم گردشگران خارجی ازقبرس روس هستند و بین یک سوم تا نیمی از سرمایه گذاریهای خارجی در قبرس از سوی روسیه بوده است. به گونهای که قبرس دومین دریافت کننده سرمایه گذاری روسیه در سال ۲۰۱۱ و از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ سومین کشور دریافت کننده سرمایه گذاری خارجی روسیه بوده است.
چنین سرمایه گذاریهای حداقل دو نتیجه مثبت برای کرملین داشته است؛ ۱-در بعد سیاسی و ژئوپلتیک روسیه در اوج بحران سوریه با عقد قراردادی باقبرس اجازه استفاده از امکانات پایگاه هوایی 'آندریاس پاپاندرئو' در مجاورت فرودگاه بین المللی شهر پافوس و در ۵۰ کیلومتری پایگاه هوایی انگلیس را بدست آورد. اهمیت این پایگاه برای پشتیباتی از پایگاههای روسیه در سواحل مشرف به مدیترانه بود. اگر چه روسیه در ظاهر اعلام نمود که قصدی برای تاسیس پایگاه در قبرس ندارد، اما چنین همکاریهایی عملا تا زمان فعلی نیز ادامه دارد. روز درگذشته رسانههای قبرس و روسیه از مجوز قبرس به روسیه برای استفاده محدود از پایگاه هوایی «آندریاس پاپاندورا» خبر دادند. قبرس اجازه داده هواپیماهای نظامی روسی، از هر نوع آن، در موارد ضروری و عملیاتی با اهداف انسان دوستانه از این پایگاه استفاده کنند. ۲-نتیجه دوم سرمایه گذاریهای روسیه در قبرس که برای اهداف روسیه در مدیترانه شرقی بسیار با اهمیت است، حضور در پروژههای استحصال انرژی و گاز این منطقه است. موسسه زمینشناسی امریکا اعلام کرد که منطقه دریایی از لبنان تا قبرس و مصر دستکم بالغ بر ۳۴۰ تریلیون فوت مکعب گاز وحداقل ۷/ ۱ میلیارد بشکه ذخایر نفت را در خود جای داده است. اهرم انرژی برای روسیه در برابر اروپا فقط به منافع اقتصادی محدود نمیشود، و ارزشی استراتژیک دارد. روسیه تمایلی به متنوع شدن واردات انرژی اروپا از خاورمیانه و مدیترانه شرقی ندارد، زیرا با کاهش وابستگی انرژی اروپا به خصوص در حوزه واردات گاز، توانایی مهار و مانور روسیه دربرابر اتحادیه اروپا به عنوان یکی از قطبهای رقیب روسیه کاهش پیدا میکند؛ بنابراین روسیه همان گونه که در لیبی به عنوان نزدیکترین ساحل مدیترانهای به مدیترانه شرقی تلاش میکند تا با ایجاد بی ثباتیهایی مانع ثبات صادرات انرژی به اروپا شود، شبیه همین استراتژی را با رویهای پیچیدهتر در مدیترانه شرقی دنبال میکند.
اقتصاد روسیه عمدتا تجارت نفت و گاز است. گسترش تجارت روسیه در حوزه انرژی از مهمترین مولفههای قدرت پوتین در اوایل روی کار آمدن بود. پس از پیشرفتهای چشمگیر در اکتشاف گاز و نفت در مدیترانه شرقی، بنیامین نتانیاهو، با نیکو آناستازیا، رئیس جمهوری قبرس و کیریاکوس میتسوتاکیس، نخست وزیر یونان اوایل سال ۲۰۲۰ توافق نامهای مرزی مدیترانه شرقی را در مدیترانه شرقی امضا نمودند. این توافق نامه مکملی برای توافقات کشورهای مذکور درسرمایه گذاریهای انرژی و صادرات آن در آیندهای نزدیک است. تشکیل چنین بلوکی برای استحصال گاز ونفت و صادرات آن به اروپا تهدیدی برای منافع انرژی روسیه است. با این حال روسیه توانسته با سیاست فروش تسلحیات به برخی از این کشورها و سرمایه گذاری گسترده روی خطوط لوله «ترک استریم» و «نورد استریم ۲» تا حدودی صادرات گاز به اروپا را تضمین کند و از سوی دیگر از شکاف ایجاد شده بین کشورهای مدیترانه شرقی نظیر ترکیه، مصر، قبرس واسرائیل نهایت استفاده را ببرد. به گونهای که کشورهای مذکور نیازمند همکاری با ترکیه برای انتقال گاز به اروپا هستند و ترکیه تا کنون تمایلی برای چنین موافقتی نشان نداده است.
نتیجهگیری
سرمایه گذاریهای بلند مدت سیاسی و ژئوپلیتک روسیه در کشورهای ساحلی مدیترانه شرقی باعث شده تا مسکو میدان را برای قدرت نمایی در مدیترانه شرقی مهیا کند.
طی این سالها روسیه توان جنگ الکترونیک در مدیترانه شرقی را افزایش داده به گونهای که مقامات ارتش آمریکا بارها نسبت به این مساله هشدار داده اند. براساس اعلام ارتش آمریکا روسیه در جنگ الکترونیک در مدیترانه شرقی ارتباطات هواپیماهای آمریکایی EC-۱۳۰s را مختل یا قطع نموده است.
زیردریاییهای روسیه در در مدیترانه نه تنها میتوانند موشکهای کروز را با اهداف زمینی پرتاب کنند همچنین زیرساختهای زیرزمینی را نیز تهدید میکنند. روسیه کشتی اکتشافی اقیانوس شناس یانتار را در شرق مدیترانه مستقر کرده که مطابق بیانیه پارلمان روسیه، برای نظارت در اعماق دریا و "اتصال به کابلهای ارتباطی مخفی" مجهز شده است. اخیرا وزرات دفاع انگلیس از توان تخریب یا قطع کابلهای دریایی توسط روسیه در مدیترانه شرقی ابراز نگرانی نموده است.
روسیه تلاش میکند از حداکثر قابلیت توان مانور خود در مدیترانه شرقی استفاده کند. پس از بالاگرفتن تنشها درسوریه در اوایل سال ۲۰۲۰ روسیه ناو جنگی «مارشال اوستینوف» را به سواحل مدیترانه اعزام کرد. همزمان روسیه تلاش میکند از قدرت مانور و نفوذ آمریکا در مدیترانه شرقی بکاهد طی دوماه گذشته جنگندههای سوخو ـ. ۳۵ روسیه در مدیترانه توانایی عملیات شناسایی هواپیماهای آمریکایب P-۸A را محدود کرده اند که آخرین عملیات آنها برای ایجاد مزاحمت برای هواپیماهای آمریکایی روزگذشته صورت گرفت. اگر چه نفوذ آمریکا در مدیترانه کاهش یافته است، اما با رصد منافع ژئواکونومیک روسیه تلاش میکند با تحریم خطوط لوله انتقال گاز روسیه به اروپا، از توانایی مانور روسیه بکاهد.
ارسال نظرات